4 اختلال شایع در کودکان
مشکلات ادراکی، ادراکی - حرکتی و هماهنگی کلی، مشکل کم توجهی_بیش فعالی، مشکلات حافظه، مشکلات هیجانی از جمله اختلالات شایع در میان کودکان است. با ما همراه باشید تا با این نوع اختلالات بیشتر آشنا شوید.
بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات در کودکان است.
1.مشکلات ادراکی، ادراکی - حرکتی و هماهنگی کلی
مطالعات، نقایصی را در ادراک بینایی یا شنیداری در این کودکان نشان می دهند. مشکلات آنها به تیزی بینایی و شنیداری که در نابینایان و ناشنوایان مطرح می باشد، ارتباطی ندارد. بلکه، آنها اشکالاتی در سازماندهی و پردازش محرکات بینایی و شنوایی دارند. کودک با مشکل در ادراک بینایی ممکن است در پازل ها با دیدن و به خاطر آوردن اشکال بینایی مشکل داشته باشد.
یا اینکه ممکن است حروف را وارونه کنند (برای مثال، اشتباه در تشخیص حروف b و d از یکدیگر در زبان انگلیسی). کودکان دارای مشکل ادراک شنیداری ممکن است مسایلی را در تمییز بین دو لغت که اصوات آنها شبیه هستند (مثلا در تمییز اسب و است) داشته باشند. معلمان و والدین همچنین متذکر شده اند که برخی از این دانش آموزان در فعالیت های جسمانی که متضمن مهارت های حرکتی است، مشکل دارند.
آنها تعدادی از این کودکان را به عنوان کسانی که دارای دو پای چپ هستند یا ده شستی توصیف می کنند. مشکلات آنها ممکن است مربوط به مهارت های حرکتی ظریف و یا مهارت های حرکتی درشت باشد. مهارت های حرکتی ظریف اغلب متضمن هماهنگی بین سیستم های حرکتی و بینایی هستند. چندین نظریه پرداز در حوزه ناتوانی یادگیری عقیده دارند که یک پیوند علی بین مشکلات ادراکی و ناتوانی های یادگیری به ویژه ناتوانی خواندن وجود دارد. به علاوه آنها باور داشتند که جدای از مواد تحصیلی، این دانش آموزان به وسیله آموزش مهارت های ادراکی بینایی و ادراکی - حرکتی، می توانند بهتر بخوانند. به هر حال، پژوهشگران در حال حاضر عقیده دارند که این چنین آموزشی، توانایی خواندن را بهبود می بخشد (لرنر، ۱۹۹۷).
یا اینکه ممکن است حروف را وارونه کنند (برای مثال، اشتباه در تشخیص حروف b و d از یکدیگر در زبان انگلیسی). کودکان دارای مشکل ادراک شنیداری ممکن است مسایلی را در تمییز بین دو لغت که اصوات آنها شبیه هستند (مثلا در تمییز اسب و است) داشته باشند. معلمان و والدین همچنین متذکر شده اند که برخی از این دانش آموزان در فعالیت های جسمانی که متضمن مهارت های حرکتی است، مشکل دارند.
آنها تعدادی از این کودکان را به عنوان کسانی که دارای دو پای چپ هستند یا ده شستی توصیف می کنند. مشکلات آنها ممکن است مربوط به مهارت های حرکتی ظریف و یا مهارت های حرکتی درشت باشد. مهارت های حرکتی ظریف اغلب متضمن هماهنگی بین سیستم های حرکتی و بینایی هستند. چندین نظریه پرداز در حوزه ناتوانی یادگیری عقیده دارند که یک پیوند علی بین مشکلات ادراکی و ناتوانی های یادگیری به ویژه ناتوانی خواندن وجود دارد. به علاوه آنها باور داشتند که جدای از مواد تحصیلی، این دانش آموزان به وسیله آموزش مهارت های ادراکی بینایی و ادراکی - حرکتی، می توانند بهتر بخوانند. به هر حال، پژوهشگران در حال حاضر عقیده دارند که این چنین آموزشی، توانایی خواندن را بهبود می بخشد (لرنر، ۱۹۹۷).
2.مشکل توجه و بیش فعالی
دانش آموزان با مشکل در حوزه توجه، دارای ویژگی هایی مانند: حواسپرتی، تکانش گری و بیش فعالی هستند، معلمان و والدین این گونه کودکان، آنها را به عنوان افرادی که در تمرکز بر روی یک تکلیف برای مدت طولانی ناتوانند و همین طور در گوش دادن به دیگران شکست می خورند، پرحرف و بی سازمان در طرح ریزی فعالیت هایشان هستند، توصیف می کنند.
زمانی، بیش فعالی واژه ای بود که توسط متخصصان برای توصیف ویژگی های این کودکان به کار برده می شد. اگرچه بیشتر این کودکان فعالیت حرکتی افراطی را نشان می دهند، اما در کل نویسندگان بر بی توجهی به عنوان یک عامل اساسی و شاخص تأکید دارند. مطالعات گوناگون وجود مشکلات توجه را در درصد زیادی از کودکان ناتوان در یادگیری، مورد تأکید قرار داده اند. قابل قبول ترین برآورد، رقم ۳۳ درصد است.
بدین معنی که حداقل ۳۳ درصد از دانش آموزان ناتوان در یادگیری، در توجه مشکل دارند. لازم به ذکر است که مشکل توجه و بیش فعالی به نظر نمی رسد که علت ناتوانی در یادگیری باشد، بلکه ممکن است ناتوانی در یادگیری زمینه را برای بی توجهی فراهم سازد (لرنر، ۱۹۹۷).
زمانی، بیش فعالی واژه ای بود که توسط متخصصان برای توصیف ویژگی های این کودکان به کار برده می شد. اگرچه بیشتر این کودکان فعالیت حرکتی افراطی را نشان می دهند، اما در کل نویسندگان بر بی توجهی به عنوان یک عامل اساسی و شاخص تأکید دارند. مطالعات گوناگون وجود مشکلات توجه را در درصد زیادی از کودکان ناتوان در یادگیری، مورد تأکید قرار داده اند. قابل قبول ترین برآورد، رقم ۳۳ درصد است.
بدین معنی که حداقل ۳۳ درصد از دانش آموزان ناتوان در یادگیری، در توجه مشکل دارند. لازم به ذکر است که مشکل توجه و بیش فعالی به نظر نمی رسد که علت ناتوانی در یادگیری باشد، بلکه ممکن است ناتوانی در یادگیری زمینه را برای بی توجهی فراهم سازد (لرنر، ۱۹۹۷).
3.مشکلات حافظه، شناخت و فراشناخت
در این قسمت مشکلات شناخت، فراشناخت و حافظه به خاطر پیوستگی نزدیکی که با هم دارند، با یکدیگر مورد بحث قرار میگیرند. فردی که در یکی از این حوزه ها مشکل دارد احتمالا در دو حوزه دیگر نیز مشکلاتی خواهد داشت. پژوهشگران زیادی بر این موضوع تأکید دارند که کودکان ناتوان در یادگیری، نقص واقعی در حافظه دارند (هالاهان، ۱۹۷۵؛ هالاهان و کافمن، ۱۹۷۳؛ باا، ۱۹۷۴؛ تورگسن و همکاران، ۱۹۸۰، به نقل از هالاهان و کافمن، ۱۹۹4).
پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل عمده نقص کودکان ناتوان یادگیری در تکالیف مربوط به حافظه این است که، برعکس همتایان طبیعی خود، از راهبردها استفاده نمی کنند. برای مثال، بیشتر کودکان، وقتی لیستی از لغات به آنها داده می شود که آنها را به خاطر بسپارند، برای خودشان لغات را مرور ذهنی می کنند و سعی می کنند آنها را طبقه بندی کنند. دانش آموزان ناتوان در یادگیری احتمالا از چنین راهبردهایی به طور خودکار استفاده نمی کنند.
دلیل دیگر برای کاربرد حافظه ضعیف کودکان ناتوان در یادگیری می تواند ناشی از مهارت های ضعیف زبانی باشد که به ویژه حفظ مطالب کلامی را مشکل می سازد. نقص در استفاده از راهبردها در تکالیف مربوط به حافظه، گویای این است که کودکان ناتوان در یادگیری مشکلاتی در حوزه شناخت دارند. شناخت واژه ای گسترده است که تعدادی از جنبه های متفاوت تفکر و حل مسئله را شامل می شود. به عبارت دیگر، شناخت توانایی حل مسئله و استفاده از راهبردهاست.
دانش آموزان ناتوان در یادگیری اغلب تفکر سازمان نایافته ای دارند که به مشکلاتی در حوزه طرح ریزی و سازماندهی در کارکردهای روزمره آنها منجر می شود. حوزه دیگری که با مشکلات شناختی این کودکان مرتبط است، مشکلات فراشناختی است. فراشناخت دارای ۲ جزء است:
پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل عمده نقص کودکان ناتوان یادگیری در تکالیف مربوط به حافظه این است که، برعکس همتایان طبیعی خود، از راهبردها استفاده نمی کنند. برای مثال، بیشتر کودکان، وقتی لیستی از لغات به آنها داده می شود که آنها را به خاطر بسپارند، برای خودشان لغات را مرور ذهنی می کنند و سعی می کنند آنها را طبقه بندی کنند. دانش آموزان ناتوان در یادگیری احتمالا از چنین راهبردهایی به طور خودکار استفاده نمی کنند.
دلیل دیگر برای کاربرد حافظه ضعیف کودکان ناتوان در یادگیری می تواند ناشی از مهارت های ضعیف زبانی باشد که به ویژه حفظ مطالب کلامی را مشکل می سازد. نقص در استفاده از راهبردها در تکالیف مربوط به حافظه، گویای این است که کودکان ناتوان در یادگیری مشکلاتی در حوزه شناخت دارند. شناخت واژه ای گسترده است که تعدادی از جنبه های متفاوت تفکر و حل مسئله را شامل می شود. به عبارت دیگر، شناخت توانایی حل مسئله و استفاده از راهبردهاست.
دانش آموزان ناتوان در یادگیری اغلب تفکر سازمان نایافته ای دارند که به مشکلاتی در حوزه طرح ریزی و سازماندهی در کارکردهای روزمره آنها منجر می شود. حوزه دیگری که با مشکلات شناختی این کودکان مرتبط است، مشکلات فراشناختی است. فراشناخت دارای ۲ جزء است:
- آگاهی از این که چه مهارت ها، راهبردها و منابعی برای انجام مؤثر یک تکلیف لازم است.
- توانایی استفاده از مکانیزم های خودتنظیمی برای اطمینان از تکمیل موفقیت آمیز تکلیف، مثل ارزشیابی کارآمدی فعالیت های گذشته، وارسی پیامدهای تلاش و رفع هرگونه مشکلی که پیش می آید (بیکر و کانتول، ۱۹۹۰).
4.مشکلات هیجانی - اجتماعی
برخی از کودکان ناتوان در یادگیری، مشکلات هیجانی - اجتماعی قابل ملاحظه ای دارند. آنها نسبت به همتایان غیرمعلول خود برای ابتلا به انواعی از مشکلات هیجانی - اجتماعی در معرض خطر بیشتری قرار دارند. این کودکان برای طرد شدن از سوی همتایان خود و همچنین خود مفهومی ضعیف، آمادگی بیشتری دارند.
یک دلیل احتمالی برای مشکلات اجتماعی تعدادی از دانش آموزان ناتوان در یادگیری این است که آنها در حوزه شناخت اجتماعی نقایصی دارند. آنها نشانه های اجتماعی را غلط درک کرده و ممکن است احساسات و هیجانات دیگران را سوء تعبیر کنند. برای مثال، بیشتر دانش آموزان این توانایی را دارند که درک کنند آیا رفتار آنها برای دیگران تولید مزاحمت می کند یا خیر. دانش آموزان ناتوان یادگیری گاهی اوقات به گونه ای عمل می نمایند که گویا آنها نسبت به تأثیر رفتار خود بر همتایان آگاه نیستند. آنها همچنین در دیدگاه گیری - قرار دادن خود به جای دیگران - مشکل دارند.
یک دلیل احتمالی برای مشکلات اجتماعی تعدادی از دانش آموزان ناتوان در یادگیری این است که آنها در حوزه شناخت اجتماعی نقایصی دارند. آنها نشانه های اجتماعی را غلط درک کرده و ممکن است احساسات و هیجانات دیگران را سوء تعبیر کنند. برای مثال، بیشتر دانش آموزان این توانایی را دارند که درک کنند آیا رفتار آنها برای دیگران تولید مزاحمت می کند یا خیر. دانش آموزان ناتوان یادگیری گاهی اوقات به گونه ای عمل می نمایند که گویا آنها نسبت به تأثیر رفتار خود بر همتایان آگاه نیستند. آنها همچنین در دیدگاه گیری - قرار دادن خود به جای دیگران - مشکل دارند.
منبع: کتاب «روان شناسی مرضی کودکان»
نویسنده: علیرضا کاکاوند
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}